Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صدای ایران»
2024-04-29@05:46:36 GMT

روایت زنی که قبلا مرد بود از عمل تغییر جنسیت

تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۸۲۶۱۵۲

چند سالی است که به مدد فرهنگسازی رسانه و فیلمها و تئاترهایی که تولید شده‌اند، آشنایی بیشتری با مفهوم تغییر یا تطبیق جنسیت به وجود آمده و بیشتر از گذشته، حکایت زنان و مردانی را می‌شنویم که از زندگی گذشته‌شان با هویت یک مرد یا زن فاصله گرفته‌اند و به آنچه روحشان به جسمشان حکم میکرده تن داده‌اند.   به گزارش صدای ایران،نگار لطفعلی یکی از این افراد است، او که پیش از این در قالب جسمی مردانه زندگی می‌کرده، حالا چند سال است به خواسته اصلی روحش برای زن بودن رسیده و سال گذشته با حضور در کافه‌خبر خبرآنلاین، از روزهایی گفت که پشت سر گذاشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



خانم لطفعلی‌، از روند تغییر جنسیت که تجربه آن را پشت سر گذاشته‌اید بگویید.

من سال 84 مجوز تغییر جنسیت گرفتم و تا سال 87 صبر کردم که خانواده راضی شوند. حالا حدود 9 سال است که عمل تغییر جنسیت را انجام داده‌ام. خدا را شکر می‌کنم که خانواده‌ام این موضوع را درک کردند و در طول عمل‌های جراحی همراهی‌ام کردند چون همراهی و حمایت خانواده برای یک فرد ترنسکشوال از هر چیزی مهمتر است.

اگر به آن روزها برگردید، باز هم همین کار را می‌کنید؟

کاملا، از تصمیمی که گرفته‌ام راضی‌ام.

نامی که به وضعیت افراد مشابه شما داده می‌شود «ملال جنسیتی» است. چرا این نام؟

کتابی هست در حیطه کاری روانپزشکان که در آمریکا هر 10 سال یک بار منتشر می‌شود. قبلا در این کتاب، ترنس در طبقه‌بندی اختلال جنسیتی وجود داشت که در انتشار بعدی، آن را از حالت بیماری روانی صرف درآورده‌اند و آن را به بیماری جنسی - روانی تغییر داده‌اند. همچنان بیماری بودن این موضوع سر جای خودش است اما آن را به آزردگی، ملال و ناراحتی بیش از حد تبدیل کرده‌اند.

چه می‌شود که یک نفر این ملال را احساس می‌کند؟

اختلال هویت جنسیتی، ملال جنسیتی، یا هر اسم دیگری که روی آن بگذاریم، از سه چهار سالگی که هویت جنسی افراد نقش می‌بندد قابل تشخیص است. حتی اگر تعاریف کلاسیک را کنار بگذاریم، امروزه گفته می‌شود این اختلال در هر سنی می‌تواند بروز کند؛ نوجوانی، جوانی، میانسالی و حتی کهنسالی. این مساله بیشتر روحی و روانی است، از نظر جسمی، یک فرد ترنسکشوال باید کاملا مرد یا کاملا زن باشد و حتی هورمون‌ها هم درست عمل می‌کند، اما از نظر روحی و روانی این افراد خودشان را کاملا متعلق به جنس مقابل می‌بینند، معتقدند در جسم اشتباهی قرار گرفته‌اند و باید این روند را درست کنند. در قدیم می‌گفتند اگر این فرد ازدواج کند خوب می‌شود، بچه‌دار شود خوب می‌شود در حالی که این مشکل با این کارها حل نمی‌شود.

وقتی چنین ملالی را احساس کردند، باید چه کار کنند؟

قدم اول این است که به یک روانپزشک که با سکسولوژی و مسائل جنسی هم آشناست و تخصص این موضوع را دارد مراجعه کنند. در اینجا لازم است یک دوره یک ساله طی کنند که قطعی بودن خواسته‌شان تایید شود و برای پزشک مسلم شود که این خواسته مستمر و قطعی و اضطراری است و فرد بعد از عمل پشیمان نمی‌شود. چون چیزی که می‌بینیم این است که افرادی هستند که یا تصور یا وانمود می‌کنند ترنس هستند در حالی که نیستند. این فیلترهای روانپزشکی و پزشکی قانونی باعث می‌شود افرادی که واقعا به عمل جراحی نیاز دارند این کار را انجام بدهند.

بعد از این که یک سال تحت نظر روانپزشک بودند چه می‌شود؟

در شهرهای مختلف به دادگاه خانواده و در تهران به مجتمع امور حسبی مراجعه می‌کنند، درخواست تغییر جنسیت می‌دهند، در نوبت قرار می‌گیرند و به پزشکی قانونی معرفی می‌شوند. آنجا کمیسیونی تشکیل می‌شود که افراد متخصص، پرونده فرد را بررسی می‌کنند و در صورت تایید نهایی، برگه‌ای می‌دهند که او به دادگاه برگردد. دادگاه بر اساس نامه روانپزشک و نامه پزشکی قانونی و در نظر گرفتن این که این کار از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی چقدر به مصلحت فرد متقاضی است، تصمیم می‌گیرد و رای صادر می‌کند. در صورت رای موافق، آن شخص به جراحان مراجعه می‌کند و تازه پروسه جراحی و درمان شروع می‌شود.

سوال دیگری که مطرح می‌شود درباره واکنش‌های اجتماعی به ترنس‌هاست. فکر می‌کنید چرا این موضوع اینقدر تابو است؟ چرا در اغلب افراد نگرش خوبی نسبت به این افراد وجود ندارد و گاهی برخوردهای نامناسبی انجام می‌شود؟

این موضوع به عوامل مختلفی برمی‌گردد. یکی از این عوامل این است که گاهی افراد ترنسکشوال، ناخواسته رفتارهایی را از خودشان نشان می‌دهند که با عرف و فرهنگ جامعه سازگار نیست و در این صورت جامعه واکنش نشان می‌دهد. تا جایی که ممکن است باید از ایجاد حساسیت برای جامعه پرهیز کرد، درست است که فرد ترنسکشوال احساس می‌کند رفتارش با جسمش منطبق نیست اما باید هنجارهای جامعه را هم در نظر بگیرد. توصیه‌ای که من به این افراد دارم این است که صبور باشند، مراحل درمانی را طی کنند و برای رسیدن به خواسته‌شان همدلی خانواده و جامعه را به دست بیاورند نه این که آنها را مقابل خودشان قرار بدهند. مساله اینجاست که جامعه افرادی مثل ما را نمی‌بیند که صبورانه مراحل درمان را طی کرده‌ایم، جامعه افرادی را می‌بیند که با ظاهر غیرمتعارف در خیابان قدم می‌زنند، با پوشش و ظاهر مردانه آرایش می‌کنند و رفتارهایی نشان می‌دهند که ما هم با آنها موافق نیستیم.

منبع: صدای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۲۶۱۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

غیرت؛ دگرگونی عقلانی

«حمیدرضا الداغی» مردی ۴۵ ساله بود که حالا اغلب ایرانی‌هایی که نامش را به خاطر دارند، او را به عنوان «شهید غیرت» می‌شناسند؛ فردی که تصمیم گرفت در برابر تعرض به چند بانوی ایرانی از خود غیرت نشان دهد و در دفاع از آنها جان خود را از دست داد.

به گزارش ایسنا، وطن امروز به مناسبت سالگرد شهادت حمیدرضا الداغی نوشت: غیرت، واژه‌ای نام‌آشنا در بین مردم ایران است که در تعابیر مختلفی از آن یاد شده است. اغلب غیرت را برای مردان به کار برده‌اند و آن را جزئی از ویژگی‌های مردانه دانسته‌اند. به این واژه که در ادبیات عمومی ما نیز کاربردهای فراوانی دارد، می‌توان با ادبیات مختلفی رجوع کرد. غیرت یکی از شاخه‌های «مسؤولیت اجتماعی» که به طور فطری در انسان نهفته است. از سوی دیگر برخی افراد در جامعه تلاش کرده‌اند تا مفهوم غیرت را به مفاهیم نازل‌تر تقلیل دهند؛ «حسادت جنسی»، «تعصب»، «حصربندی فعال» و... از جمله برچسب‌هایی است که در سال‌های اخیر به مفهوم غیرت نسبت داده شده‌اند، گویی که غیرت یک نقص است که باید آن را سرکوب کرد. برخی نیز پا را فراتر گذاشته و این مفهوم را به صفتی حیوانی تقلیل داده‌اند. بر اساس ادعای این دسته از افراد، غیرت یک واکنش زیست‌شناختی است که نوعی واکنش به ربایش جنس مخالف قلمداد می‌شود؛ این دسته از افراد معتقدند در شرایط قانونمندی دنیای مدرن به دلیل اینکه ربایش افراد جرم‌انگاری شده است، لذا غیرت نیز امری سنتی تلقی شده و دیگر کاربردی ندارد! اما آیا می‌توان مساله غیرت را به امری زیست‌شناختی تقلیل داد؟

ابن‌فارسی معتقد است غیرت دارای ۲ ریشه است: یکی از آنها به معنای «صلاح، اصلاح و منفعت» است و دیگری به «اختلاف بین ۲ چیز» دلالت دارد. در اصطلاح نیز غیرت به اشکال متعددی که تقریبا مشابه هستند، تعریف شده است. ملااحمد نراقی، غیرت را تلاش برای حفظ چیزی که نگهداری آن مهم است، می‌داند؛ چیزی که فضایل نفسانی است و ناشی از شجاعت، بزرگ‌منشی و قوت نفس است. اما می‌توان یکی از دقیق‌ترین تعبیرها را از علامه طباطبایی دریافت کرد. این مفسر و فیلسوف بزرگ معتقد است: غیرت یک اخلاق حمیده و ملکات فاضله است و عبارت است از دگرگونی حالت انسان از حالت عادی و اعتدال به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدساتش اعم از دین، ناموس یا جاه و امثال آن تجاور کرده از جای خود می‌کند و این صفت غریزی صفتی است که هیچ انسانی به طور کلی از آن بی‌بهره نیست. هر انسان را که فرض کنیم - هر قدر هم که از غیرت بی‌بهره باشد - باز در برخی موارد غیرت را از خود بروز می‌دهد.

علامه طباطبایی با عام دانستن مفهوم غیرت، این نکته را تبیین می‌کند که زمانی که شما در حراست از هر امر مقدسی از حالت اعتدال خروج می‌کنید و دگرگون می‌شوید، در واقع رگه‌های غیرت در شما فعال شده است. حال گاهی این غیرت نسبت به خانواده به کار گرفته می‌شود، گاهی عمومی‌تر نسبت به زنان و دختران استفاده می‌شود و گاهی نیز دفاع از وطن است.

بهتر است این مساله را با چند سوال پیش برد، اساسا امر مقدس برای یک جامعه چطور ساخته می‌شود و چه چیزهایی برای مردم مقدس شمرده می‌شود؟ این مساله از آن جهت دارای اهمیت است که اگر شما موضوعی را مقدس نشمارید طبعا فطرت شما نیز برای دفاع از آن فعال نمی‌شود. سوال بعد این است که دسته‌بندی امر مقدس توسط چه کسی یا چه کسانی انجام می‌شود؟ یعنی چه کسی این دسته‌بندی را پیش روی یک جامعه قرار می‌دهد که چه مساله‌ای مقدس است و در صورت تعرض و تجاوز به حدود آن، شما باید از خود غیرت نشان دهید. شاید در نگاه نخست پاسخ به این سوالات عرفی تلقی شود، یعنی آنچه در ادبیات عمومی جامعه مقدس شناخته شود در نتیجه همان است اما اساسا اینگونه نیست، بلکه غیرت امری فرهنگی است که از تاریخ یک جامعه برخاسته است. زمانی که آرش جان خود را در کمانی قرار می‌دهد و آن را رها می‌کند، در واقع نسبت به مرزهای یک سرزمین غیرت نشان می‌دهد. این فرهنگ به واسطه شاعران و نویسندگان و تاریخ‌نگاران به نسل‌های بعدی منتقل می‌شود و دولت‌ها و حاکمیت‌ها وظیفه دارند تا نسبت به آن اهتمام داشته باشند.  این مساله از آنجا لازم توجه است که سست شدن پایه‌های غیرت در بین اقشار یک جامعه منجر به فروپاشی اجتماعی خواهد شد. 

 غیرت در متون اسلامی مبتنی بر ۵ مولفه است:

۱- مولفه بینشی است (ایمان و عدم کفرورزی)

۲- مولفه هیجانی عاطفی است (عدم سخت‌دلی، حمیت و عزت نفس)

۳- مولفه رفتاری است (پرهیز از موسیقی و شجاعت) 

۴- مولفه ارتباطی است (کنترل ارتباط با نامحرم، کنترل ظاهر همسر، جلوگیری از خرید غیرضروری، محافظت از همسر در برابر نگاه بیگانه و عدم سخت‌گیری بی‌مورد)

۵- مولفه جنسی است (عدم ارتباط جنسی با نامحرم و عفت‌ورزی)

آنطور که گفته شد، غیرت ابعاد گسترده و به‌هم‌پیوسته‌ای دارد که فرد باید آنها را در خود پیدا کند و دولت‌ها باید زمینه تقویت آنها را فراهم کنند. 

«حمیدرضا الداغی» مردی ۴۵ ساله بود که حالا اغلب ایرانی‌هایی که نامش را به خاطر دارند، او را به عنوان «شهید غیرت» می‌شناسند؛ فردی که تصمیم گرفت در برابر تعرض به چند بانوی ایرانی از خود غیرت نشان دهد و در دفاع از آنها جان خود را از دست داد. او ساعت ٢١ هشتم اردیبهشت در یکی از معابر شهری سبزوار به منظور دفاع از همشهریان خود از سوی چند جوان بشدت مورد اصابت ضربات سلاح سرد قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.

حالا بهتر است مساله را به گونه‌ای دیگر مورد بررسی قرار دهیم: «فردی که در برابر ظلم به یک فرد یا افراد دیگر وارد درگیری می‌شود، بدون آنکه پیش از آن‌ شناختی نسبت به آن فرد مورد ظلم واقع شده داشته باشد، آیا رفتاری زیست‌شناختی از خود بروز داده است؟ امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: مرد برای اداره منزل و خانواده خود به ۳ خصلت نیاز دارد که اگر در طبیعت او نباشد، باید خود را با تکلف به آنها وادارد: خوش رفتاری، گشاده‌دستی سنجیده و غیرت برای حفاظت از آنها.

جامعه ایرانی طی سال‌های اخیر هجمه‌های زیادی را علیه مساله «غیرت» تجربه کرده است. کمپین‌های مختلفی چون «زن ناموس هیچ‌کس نیست» از جمله همین موارد است که هر از چند در شبکه‌های اجتماعی داغ می‌شود. این مساله با هدف سرکوب موضوع «غیرت» از سوی مهاجمان مورد استفاده قرار می‌گیرد و بهانه‌های مختلفی نیز دارد. لذا لازم است جامعه نسبت به مفاهیم غیرت همواره حساس باشد. البته هست اما در سال‌های اخیر و بویژه پس از روزهای حوادث ۱۴۰۱، گویی نوعی وادادگی همراه با لجاجت وارد رفتار برخی از مردم جامعه شده است. در حالی که برخی مردم ما نسبت به عواقب این وضعیت آگاه هستند اما بر اساس نوعی فرهنگ تحمیلی گویی تمایل دارند از ریشه‌های فرهنگی و اعتقادی خود فاصله بگیرند یا اینکه القای این فاصله را نوعی به‌روز بودن و امروزی بودن جلوه دهند. از این جهت شخصی چون شهید الداغی در بین مردم می‌روید و بار دیگر این مساله را به ما یاد آوری می‌کند. ۲ سال پیش در هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ما دوباره به این موضوع فکر کردیم که زن در جامعه ایرانی امری مقدس است، فراتر از همه ادعاهای غرب که زن را یک موجود عادی ابزارگونه می‌بیند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • هدف از تحمیل بی‌حجابی به جامعه چیست؟
  • طرح مالیات بر سوداگری شامل حداکثر یک درصد از افراد جامعه است
  • با عفونت دستگاه ادراری بیشتر آشنا شوید
  • جزییات ثبت نام معتادان بهبود یافته برای شغل پاکبانی
  • زخم کاری سیگارهای الکترونیک
  • روایت عضو شورای عالی کار درباره دستمزد کارگران/ فرمول تعیین حقوق کارگران تغییر می‌کند؟
  • شخصیت سالم یا ناسام؛ مساله این است؟
  • غیرت؛ دگرگونی عقلانی
  • آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی
  • روایت فرمانده فراجا از اهمیت هجمه سنگین دشمن علیه فرهنگ جامعه